- هی بیاردن
هم آوردن، به هم رساندن، چسباندن
معنی هی بیاردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فشار آوردن
ترسیدن، وحشت کردن
دور کردن و رماندن، تأسف خوردن
صدای فرو ریختن چیزی
چپ و راست زدن تفنگ در هدف گیری
زخم شدن، آبسه کردن
ترسانیدن
بیرون آوردن چیزی از جایی
ورم نمودن
تب کردن، شدت گرما که بر اثر آن زراعت تباه شود، به درد آمدن
درگیر شدن در دعوا درهم رفتن
دنبال اثر و نشانه ی چیزی رفتن، رد چیزی را تعقیب نمودن
سؤال کردن، اقرار گرفتن، خسته شدن، ورم کردن مچ دست در اثر
جوش آمدن و فاسد شدن ماست
پس آوردن، بازگرداندن چیزی به جای خود
عمل آوردن و پردازش کردن
هم آوردن، گرد آوردن
بستن، جفت کردن و بستن
هجوم آوردن، یورش بردن
سرپا کردن، بیدار کردن